گریدون پریش آمریکایی، هنرمند اهل تگزاس است که اکنون کمی بیشتر از ۵۰ سال سن دارد. پریش از دنبالکنندگان مکتب کلاسیسم است. در واقع آثار پریش دارای ویژگیهای رئالیسم کلاسیک و معاصر توامان است و نگاه واقعگرایانه او به مسائل و پدیدهها از بارزترین نکات قابل توجه در آثار پریش است. پریش یک متعهد به رئالیسم آکادمیک است و زیباییشناسی کلاسیک در جهانبینی هنری پریش جایگاه ویژهای دارد تا حدی که او را بشدت میتوان متاثر از جاکز لویی دیوید دانست، نقاش رئالیسم قرن نوزدهم. با تمام این اوصاف پریش که استاد پرداختن به جزییات است در حالیکه تنها ۳۶ سال سن داشت، در سال ۲۰۰۲ از مدیر موزه هنرهای آمریکایی بریتانیا سفارش اثری در ابعادی بسیار بزرگ برای ادای احترام به حادثه ۱۱ سپتامبر را دریافت کرد. چرخه ترور و تراژدی!
پریش این اثر را در سبکی رئالیسم اما سراسر از رمزها سمبلها خلق کرد. نکته جالب توجه اما تعهد بیش از حد پریش به مکتب کلاسیک است، در حالیکه تصور نمیشد اما پریش برای همچین اثری که ریشه در معاصری بسیار نزدیک دارد و سمبلها در آن بسیار قدرتمند هستند، باز هم به اصول کلاسیک روی آورد. اندامها و فیگورهای کشیده شده، پالت رنگی اثر، نحوه پرداختن به جزییات، ترکیببندی اثر و شیوه قلمزنی همه تحت تاثیر مکتب کلاسیک شکل گرفته است. مکتبی که شاید، آن چنان که باید و شاید درخور طرح یک تراژدی معاصر نباشد. با این حال این اثر در میان آثاری دیگر در ژانر مشابه، حرفهای زیادی برای گفتن دارد. چرخه ترور و تراژدی عمری به قدمت انسان دارد و در طول زندگی انسان غیرقابل انکار است. از کودکانی که شروع بشریت را نمایش میدهند تا مرد کهنسالی که نمایش مرگ و پایان عمر انسان است و دختر انتهای تصویر سمت راست که مجددا چرخه را به راه میاندازد و روایت را به ابتدای داستان از سمت چپ تابلو بر میگرداند. در ابتدا، در کودکی بشر، ۳ کودک با چشمان بسته با روبان آبی رنگ و قرمز دیده میشود، هر سه نمایشی از معصومیت و بیگناهی بشریت هستند، کودکانی که معصومیت انسان را با بسته شدن چشمها و ندیدن حفظ میکنند. معصومیتی که به شکل متصلی در مورد کودک منتهی الیه سمت راست نیز وجود دارد، روبان چشم بند قرمز او، ادامه و مکمل کودک منتهی الیه سمت چپ است که روبان قرمز دارد. پیرمرد پیش از او، مظهر پیری و نمادی از بازماندگان حادثه ۱۱ سپتامبر است. باند تریاژ روی و سرم روی دست و ماسک روی صورت این ایده را تقویت میکند. او با روبان قرمزی که جامانده از کودکی انسان است، معصومیت کودکان را با بستن چشم آخرین کودک حفظ میکند. در میانه تصویر دو جوان کاملا مشابه و یکسان در حال فریاد کشیدن دیده میشوند. این دو که نمادی از برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی هستند، بنظر از درد فریاد میکشند و در عین تعادل، دستان آنها کاملا د فرمه است. در پای این دو جوان مردی به نمایندگی از قربانیان این حادثه بر روی زمین افتاده است، یک فیگور تیپیکال به عنوان شبحی از تمام از دست رفتگان حادثه ۱۱ سپتامبر. در سمت راست ۳ زن در حال سوگواری و عزاداری از فاجعه رخ داده هستند و اندوه ناشی از مرگ و فقدان را با ضجه، گریه و سوگواری به نمایش میگذارند. در پسزمینه آسمان سیاه منهتن در دود دیده میشود که ناشی از انفجار و سوختن برجهای دوقلوست و شهر که در سیاهی به ماتم نشسته است. نکته جالب دیگر دو هواپیمای برخورد کرده به برجهای دوقلو، در این اثر به عنوان اسباببازیهای کودکانه در دست بچهها قرار دارد تا تاکید بیشتری بر معصومیت و بیگناهی کودکان و قربانیان باشد. هرچند تمام آنچه در رمزگشایی این اثر گفته شد، جز شرح کوچکی بر یکی از سمبلیکترین آثار نقاشی معاصر نیست، اثر تراژیک و یادمانی برای یکی از تلخترین و تراژیکترین ترورهای معاصر!