در میان هنرمندان معاصر امروز نقاشی ایران، الینا زوار چهره نه چندان گمنام و البته شایسته توجه بشمار میرود. شاخص بودن زوار به سبب نگاهی است که این هنرمند تحصیل کرده دارد. زوار دانش آموخته یکی از بهترین مراکز آموزشی هنر در ایران یعنی دانشگاه سوره است، این هنرمند ۳۵ ساله، آخرین مجموعهاش را با نام ” همدردی تمام چیزی است که به آن نیاز داریم ” یک ماه پیش در گالری فرمانفرما تهران عرضه کرد. این مجموعه، از ۲۸ اثر تشکیل شده است که همگی این آثار حال و هوا و فضاسازی مشابهی دارند. این آثار همگی بر روی مقوا کشیده شدهاند و نکته قابل تامل هوشمندی زوار در استفاده از مقواهای متراکمتر و بهره بردن از بافتشان بوده است، چیزی که به برخی از آثار این مجموعه حسی منحصر به فرد داده است.
الینا زوار این مجموعه را با هدف نمایش موقعیاتی خاص کشیده است. موقعیتی که برای تمامی انسانها رخ میدهد و در مرور زمان تراژدی تبدیل به یک درام روتین میشود. الینا زوار در مجموعه ” همدردی تمام چیزی است که به آن نیاز داریم ” دست به ترسیم انسانها، در موقعیات و فضاهای مختلفی زده است، موقعیات و فضاهایی بینام و نشان که نه در جغرافیایی مینشینند، نه در مکان تعریف شدهای و نه حتی موقعیت خاصی، بلکه در تمام جریان سیال زندگی، همه انسانها از چیزهایی رنج میبرند، رنجی که به شکل یک موضوع اپیدمی در جهان معاصر ما گسترده است و با فاصله گرفتن انسانها از هم و تغییر شکل روابط و مناسبات، این رنج بر دوش کشیدنی، به مرحله تازهتری وارد شده است. رنجی که زوار با هوشمندی سعی در نمایش آنها در فیگورهایش دارد. فیگورهایی که با هیچ وصلهای غیر از رنجور بودن، نمیتوان آنها را توصیف کرد. در واقع از نظر تکنیکی و فارغ از صورت، خود فیگورها شاید حالت ویژهای نداشته باشند و نکتهای برای بروز نیز در آنها دیده نمیشود، این همان نقطه قوت کار زوار است چرا که انسان معاصر، بیش از هر چیزی پنهان کردن رنجهایش را آموخته است؛ پنهان کردنی که نه الزاما خواستنی، بلکه مسئلهای است که چارهای بر نمیتابد چرا که انسان تنهاست! در زندگی، در تحمل رنجها و سختیها و خستگیها، انسان؛ تنهاست. بنابراین فیگورهای ساده زوار رنجی درونی را میکشند.
اگر به شکل ریزتر به یکی از این آثار که در ابعاد ۴۲ در ۴۸ سانتیمتر کشیده شده است تمرکز کنیم، با ۶ فیگور مواجهیم، ۶ فیگور بیچهره، ۶ فیگور بیهویت، چرا که رنج هویت نمیشناسد، رنگ، نژاد، زشتی و زیبایی، نام و هیچ مشخصهای نمیشناسد، نتیجتا هویت انسانها اهمیتی ندارد، نکته مهم رنجی است که میبرند، برای نمایش این رنج زوار نه تنها هر فیگور را با تاچهای قرمز، هاشور زده است، بلکه با توده قرمز عظیمی نیز رنگ کرده است، یک محیط پیرامونی، یک رنج مشترک و غلیظ در کنار رنجهای جداگانه و شخصیای که هرکدام از این افراد در آن بسر میبرند، دستهایی که بر روی شانه قرار میگیرد، یا دستانی که دور بازو پیچیده میشوند، فرم صمیمانه ایستادنها، ترسیم فیگورها در قالب مادر و فرزند؛ همگی مهمترین چیزی است که زوار بدنبال گفتن آن است: همه ما، فارغ از هر چیزی جز انسانیت، نیازمند همدردی برای هم هستیم، چرا که هر کدام ما به نحوی در تحمل رنجی هستیم.
صفحه ی اینستاگرام خانم الینا زوار