لودویگ ون بتهوون موسیقیدان و آهنگساز آلمانی یکی از بزرگترین آهنگسازان تاریخ اروپا بشمار میرود که نقطه اتصالی برای دوره کلاسیک و رمانتیک دانسته میشود. لودویگ ون بتهوون که از بنیانگذاران دوره رمانتیسیسم در موسیقی است، تحت تاثیر یوزف هایدن و ولفانگ آمادئوس موتزارت قرار داشته است. بتهوون را اغلب بخاطر سمفونیهایش میشناسند، او از بزرگترین و موفقترین سمفونیستهای تاریخ است تا آنجا که در نظرسنجی صورت گرفته از بیش از ۱۰۰ استاد موسیقی در نشریه موسیقی BBC سمفونی شماره ۳ بتهوون به عنوان بهترین سمفونی اعصار انتخاب گشت. سمفونی شماره ۳، اپوس ۵۵ از سمفونیهای کلاسیک است که توسط بتهوون در سالهای ۱۸۰۲ تا ۱۸۰۴ و در مایه می بمل ماژور تصنیف شده. بتهوون این اثر را ابتدا در رثای ناپلئون نوشته بود و به او هم تقدیم کرده بود اما پس از حمله او به اتریش، بتهوون این تقدیم را پس گرفت. این سمفونی که اولین اجرایش در ۷ آپریل در اتریش به روی صحنه رفت؛ بین سه ربع تا یک ساعت میتواند طول داشته باشد و در ۴ موومان نوشته شده است. این سمفونی که در دوره میانی زندگی بتهوون خلق شده، بیشتر به نام “اروئیکا” که معادل ایتالیایی حماسه است نیز شناخته میشود از این رو به این سمفونی لقب سمفونی حماسه نیز داده شده است. سمفونی اروئیکا یکی از مهمترین آثار دوره انتقال – حدفاصل دوره کلاسیک و رمانتیک – نیز حساب می شود .
اروئیکا یکی از درخشانترین سمفونیهایی است که که شاید در همه دوران ساخته شده باشد. شکوه و وقاری که بتهوون در ساخت این سمفونی لحاظ کرده است، باعث شده این سمفونی مانند یک قله فتح بنظر برسد، استفاده از اوجهای ناگهانی، و البته در کنارش بالا رفتنهای پلکانی، تمرکز بر روی بخش بم صدا، پایین آمدن زیاد تنات صدا و در واقع ایجاد فاصله زیاد بین اوج و فرود، استفاده از نتهای کشدار، استفاده از ضربهای استرسی و خیلی از عوامل دیگر سبب شده تا این سمفونی، احساسی حماسی و دست نیافتنی را در مخاطب ایجاد کند .
موومان اول این سمفونی، در فرم سونات و در مب بمل ماژور نوشته شده و در تمپوی آلگرو ۳:۴ است. این موومان با دو آکورد بسیار قوی و نوعی هشیاری شنونده شروع میشود. تم اول را ویولنسل شروع و توسط ارکستر بسط پیدا میکند. این تم با سرعت بالای سازها و اوج و فرودها، استفاده از ناحیه زیر و تاکید بر روند، تصویری از زندگی و رشد یک شخصیت را میسازد. تنشها و آمد و شدهای هارمونی و ریتم، پاساژهای طولانی و واریاسیونهای تماتیک باعث شده تا این موومان آشفته، ناسازگار و البته طغیانگر باشد و از تغییرات بسیاری سرشار است که بیشک نگاهی به توصیفات زندگی قهرمان دارد و لحن حماسی آن کمتر است .
موومان دوم این سمفونی یکی از یباترین موومانهای نوشته شده است. این موومان که در فرم سه بخشی ABA نوشته شده در یک فرم مارش عزا آغاز میشود. مارشی که با لحن و فرمی کاملا حماسی در توصیف مرگ و عزای قهرمان موومان اول است. این تم با تکیه بر ارکستر زهی در دومینور و سپس با حضور بادیها که کاملا لحنی حماسی و شگفتانگیز دارد و مدام صدای شیپورهای جنگ و پیروزی به گوش میرسد که به ملودی غمگین زهیها متصل میشود، استفاده از کرشندوی زهیها، فراز و فرودهای میان زهیها و بادی و کوبهایها، یک انتقال مداوم بین مارش عزا و حماسه را شکل میدهد. این موومان در آداجیو ۲:۴ نوشته شده و یکی از تکان دهندهترین و البته خیره کنندهترین قعات ساخته شده بتهوون است .
موومان سوم این سمفونی در آلگرو ۳:۴ و در مایه می بمل ماژور در واقع یک اسکرتسوی بسیار پر نشاط و هیجانانگیز است که پس از مارش عزا و در قالب یک فرم سه بخشی ABA نوشته که شادی آن پس از مارش عزا کمی عجیب بنظر میرسد مگر آنکه در نظر بگیریم بتهوون قهرمان حماسیاش را نامیرا دانسته و قهرمانان را جاودانه تصور میکند، در نتیجه عزا موقت شکل میگیرد. این موومان الگوویی تکراری و مداوم از پیانیسمو به فورتیسیمو است.
بتهوون موومان چهارم را در آلگرویی نسبتا شاد و سریع در می بمل ماژور و در ضرب ساده ۲:۴ نوشته است. موومان چهارم، با فرمی پیروز مندانه و غرورانگیز، بخشی در ستایش و رثای پیروزیها و فتوحات قهرمان است. این موومان با شکوهترین بخش این سمفونی است که راوی پیروزیهای و افتخارات است. بتهوون این موومان را بر روی ده واریاسیون از یک تم ساخته است تا سمفونی ۳ بتهوون، اروئیکا، که بسیاری از تمهای آن از پیش ساخته شده بود، به عنوان نقطه عطفی در موسیقی کلاسیک و جرقهای در انتقال به دوره رمانتیسیسم و دخالت احساساتگرایی به عنوان یکی از بزرگترین سمفونیهای تاریخ ساخته شود .