در سال ۱۸۱۲ به دلیل اختلافات سیاسی بین تزار روسیه و ناپلئون بناپارت امپراطور فرانسه، ناپلئون لشکرش را از رود نمان عبور داد و با فتح مسکو این لشکرکشی به پایان رسید، هرچند نهایتا و به دلیل مسائل مختلف این لشکرکشی به عاقبتی ختم نشد، اما برای پیوتر ایلیچ چایکوفسکی آهنگساز فقید دوره کلاسیک و رمانتیک روسیه منبع الهام ساخت یک اورترکنسرتو گشت. چایکوفسکی که بیشتر با سمفونیها و بالههایش – دریاچه قو، زیبای خفته، فندق شکن – شناخته میشود، در سال ۱۸۸۲ اورتور ۱۸۱۲ اپوس ۴۹ را تصنیف کرد که نخستین بار در ۲۰ اگوست در مسکو به روی صحنه رفت. چایکوفسکی این اورتور را در یادمان دفاع در برابر گراند آرمی ناپلئون در حمله به روسیه تزاری نوشته و یکی از درخشانترین آثارش به حساب میرود؛ خصوصا پایانبندی مشهور آن که یکی از پایانهای برجسته دنیای موسیقی است.
چایکوفسکی این اثر را برای یک مجموعه ارکستر نوشته است که شامل بادی چوبیها، بادی برنجیها و سازهای نظامب، پرکاشن، گروه زهی و چیزی که صدای توپ جنگی بدهد، میشود. این اثر ۱۵ دقیقهای با قطعهای روسی بوسیله ۴ ویولنسل و دو وایولا آغاز میشود و شروعی بسیار آرام و کند دارد، حتی شدت صداها نیز ضعیف است و ریتم منقطع و از نفس افتادهای دارد. این بخش تصویری از دعاها و تلاشهای مردم روسیه است که برای نبردی سهمگین امید کور نجات دارند.
بعد از آن قطعه لا مارسیلیه، سرود ملی کشور فرانسه شنیده میشود که نماینده ارتش بناپارت که در حال پیشتازی به سمت قلب روسیه یعنی مسکو است. هم اکنون محل صف آرایی ارتشهای دو کشور است. با معرفی تهاجم فرانسه از یکسو و دعاها و دفاع ملی روسیه از سوی دیگر، روایت قطعه آغاز میشود. قطعه با تقابلهای دو ملودی که در ابتدا معرفی شد؛ ادامه پیدا میکند. در هر مرحله یکی شدت و دیگری ضعف مییابد، ریتم یکی افزایش، ضرباهنگ شکسته و دیگری پیش میرود. افزایش شدت صدای ملودی مارسیلیه نشاندهنده نزدیک شدن ارتش فرانسه به قلب مسکو است. ریتمها، شکستها، تغییرات در وزن و آهنگ و سرعت قطعات، تندی و کندی، تغییرات هارمونیک و همه اتفاقات موسیقیایی که بارها و بارها در طول قطعه تکرار میشود، نشانههایی از نشیب و فرازهای نبردی است که بوقوع پیوسته است و چایکوفسکی بخوبی در یک بیان زیباشناختی موسیقی این تغییرات هارمونیک و ریتمیک را در بستر ملودیها رقم میزند. این تغییرات تند و گسترده ادامه پیدا میکند تا در دقیقه ۱۲ با شلیک ۵ توپ به اوج میرسد، این اوج قلهای است که بعد از آن موسیقی یک روند کرشندوی نزولی مییابد و با ملودیای تکراری مدام شدت صدا کاهش و ریتم از نفس میافتد و ملودی ارکسترال در پایان این نزول با فرمی کاملا حماسی، مارش ملی را میسازد که در پس زمینهای از صدای بی وقفه زنگ کلیسا شنیده میشود. با تنزل قطعه مارسیلیه و اوج ملودی قهرمانانه روسی، تصویر عقبنشینی تاریخی نیروهای ناپلئون از روسیه و به نوعی برآورده شدن دعاها – زنگ کلیسا – به گوش میخورد. در پایان قطعه با ریتمی تند و پر سرعت و با شلیکهای مداوم توپ و پسزمینه زنگ کلیسا، تصویری از جشن پیروزی روسیه دارد.
چایکوفسکی اوتور ۱۸۱۲ را در گام می بمل ماژور نوشته است که مملو از نتهای متصل و کشیده است که در ۳ یا ۵ بمل تصنیف شدهاند. همچنین استفاده از ضرب ساده ۴/۳ در این اثر، در کنار پیچیدگیهای تغییر ریتم و ملودی و در هم تنش ملودیهای مختلف بنوعی توازن نهایی قطعه را در یک محدوده متعادل حفظ نموده است تا اوتور ۱۸۱۲ چایکوفسکی به یکی از درخشانترین و متعادلترین آثارش در عین تنوع زیاد هارمونی و پویایی اثر تبدیل شود.