پیتر بروگل روستایی، نقاش هلندی عصر رنسانس است که از پیشگامان نقاشی هلند در عصر خود بشمار میرود. جمعی از آثار بروگل در زمره آوانگاردترین آثار هلند در حیطه مضمون دانسته میشود، هرچند او بیشتر عمر هنریاش را صرف نقاشی از طبیعت و زندگی مردمان روستایی – همان چیزی که پیش از او رایج نبود – کرد. بروگل قرن شانزدهمی اما با نقاشیهایش، الهامات بسیاری را در هنر معاصر و در شاخههای گونه گون ایجاد کرد تا نشان دهد تا چه میزان آثار خلق شده توسط او، نه فقط آثاری واقعگرایانه هستند. از مهمترین مثالها و یکی از درخشانترین آثار او کوری، کور دیگری را هدایت میکند است، اثری که در سال ۱۵۶۸ خلق شد و از پالت رنگی بینظیری بهره میبرد. استفاده از رنگهای زنده و پرنشاط خصوصا در البسه، هارمونی تنالیتههای سبز، آبی و قهوهای به عنوان تمهای اصلی و ماتی پس زمینهها و زمین در مقابل اشیا و پدیدههای دیگر مهمترین خصایل پالت رنگی این اثر است که به درخشان شدن نتیجه کمک شایانی کرده است. بروگل که در چندین مورد، علاقهاش به مسائل مذهبی را نشان داده، در این اثر نیز جملهای از انجیل متی – اگر کوری، کور دیگری را هدایت کند، هردو به چاه خواهند افتاد – را به تصویر کشیده است. زبان تمثیلی گیرا و پرداخت دقیق جزییات مختلف در این اثر، راز شگفتانگیز بودن این اثر است که یکسال پیش از مرگ نقاش ترسیم شده است. در این اثر ۵ نابینا، به دنبال نابینای دیگری که رهبر گروه است، در حرکت هستند، برای پیدا کردن مسیر بهم تکیه دارند، در تصویر رهبر گروه را در سقوط را حال سقوط به چاله، فرد پشت سرش را در حالیکه تعادل خود را از دست داده است و باقی را به شکل عادی میبینیم، هرچند بروگل با ایجاد ترکیببندی و کادر مورب، در وهله اول عدم تعادل و احتمال سقوط را به مخاطب القا میکند و بیننده از لحاظ اول افتادن را پیشبینی میکند و تمام مدت این احساس را به عنوان بخش تاکید شده درک میکند. در چهره دومین مرد، وحشت ناشی از سرنگون شده دیده میشود، اما سه فرد دیگر تصویری از اتفاق در حال رخ دادن ندارند. نکته جالب توجه در این اثر، تفاوتهایی در نابینایی هر ۶ فرد است، به جزییات میتوان دریافت هرکدام به بیماری خاصی نابینا هستند. نکته حائز اهمیت دیگر، لباسهای متمولانه و انباشتههای همراه ۶ مرد است که نشان میدهد با مشتی انسان مستمند مواجه نیستیم، این نکته سبب معطوف شدن روایت به سمت تمثل میشود و احتمال اینکه بروگل بدنبال ایجاد یک اعتراض یا تمسخر سیاسی یا مذهبی بوده باشد را افزایش میدهد. این مسئله با توجه به سابقه بروگل در پرداختن به اعتراضات اجتماعی و ورود به مسئل سیاسی و مذهبی پر رنگتر میشود، خاصه که بروگل به زبان طنز و کمدی آشناست و از آن در کارهایش بهره میبرد؛ بنابراین شاید استفاده از جملهای از انجیل، حالت چهرهها بشکلی که انگار در حال عبادتند، کلیسا در تقارن کلیدی یک سوم سمت راست همگی نشانههایی بر تلاش بروگل برای طعنه زدن به پیشوایان مسیحی بوده باشد که اغلب مسیحیت را وسیلهای برای کسب در آمد قرار داده بودند و همگی به دنبال پیشوای برتر، در واقع راه سقوط را پیش گرفتند. علاوه بر آن طبق تقارنهای تاریخی این میتواند طعنهای طنزآلود به تاسیس شورای رفع مشکلات دولت اسپانیاییهای هلند در همان سالها باشد، شورایی که جز قتل و سردرگمی و رنج فایدهای نداشت.